از طرف بابای
دل نوشته شماره یک باباییییییییییییییی
النا خانوم دختر بابای
از وقتی که خدا بهمون گفت قرار تو را بهمون بده . خیر برکت با قدمت وارد زندگیمون کردی. بابای اونقدر برام آرامش بخشی، بطوری که هروقت نگاه به صورتت میندازم.خستگی از تنم بیرون میره.شاید باورت نشه عشقم به مامانی بیشتر و بیشتر میشه.دختر گلم یادت باشه مامانی خیلی برات زحمت کشیده . من که نمیتونم مثل اون این همه رنج و سختی را تحمل کنم. برا مامانی دعا کن. و قول بده همیشه قدردان زحماتش باشی. الی بابا..... برای بابایم دعا کن. امیدروام هر چه زودتر بابا گفتن را بشنوم. دوست دارم اول مامان بعدشم دخترمووووووو.
بقول عمو احسان هوووولا
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی