بدون عنوان
محرم خیابان بزرگی است دلم میخواهد گم شوم در این خیابان
هر سال و امسال در چنین شبهایی قلبم بدجوری اهنگ غم سر میدهد انگار یه وزنه سنگین به ان اویزان کرده اند....انگار هیچ جوری دلم ارام نمیگیرد....انگار قلبم های های گریه سر داده ...به یاد رباب می افتم و دخترم را در اغوش میگیرم و اشک از چشمانم جاری میشود...به یاد علی اصغر می افتم به یاد مظلومیت و معصمویتش و گلوی دخترم را میبوسم...به سقف خانه مان نگاه میکنم و به یاد چادرهای اتش گرفته اهل بیت امام حسین می افتم ....هر سال و امسال صدای ناله به گوشم میرسد و بی اختیار دستم به سینه ام زده میشود و امسال در کنار تو دخترم یا حسین میگویم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی