هدیه ای از طرف خدا

کارهای النا

1393/6/8 12:26
126 بازدید
اشتراک گذاری

النای نازم دختر یکی یدونم فرشته کوچولوی ارزوهام منو ببخش این مدت انقد سرم شلوغ بوده که نتونستم وبلاگتو بنویسم. ناز گلم بالاخره کارای ازمایشگاه و پایان نامه تموم شد ولی خیلی سختی کشیدم و تو هم اذیت شدی امیدوارم مامانو ببخشی کوچولوی من که حالا واسه خودت خانمی شدی البته یه خانم شیطون .النای من تا 15 روز دیگه یکسالش میشه هرچند روزای سختی بود که گذشت ولی اصلا باورم نمیشه مثل یک چشم به هم زدن بود انگار همین دیروز بود که تو بیمارستان گذاشتنت روی صورتم و هنوز گرمای صورتتو حس میکنم.

دختر کوچولوی من الان رو پاهای خودش وای میسته و یکی دو قدم کوچولو بر میداره وقتی تشنه میشی قشنگ میگی آآپ پ حتی نصف شب که بیدار میشی. هاپو های دایی داود و که دیدی یاد گرفتی هر جونوری ببینی میگی هاپو و بعدم صداشو در میاری خلاصه خیلی بامزه شدی دست میزنی و با صدای آهنگ خودتو تکون میدی. ولی عوضش خیلی شیطونی از هر جایی باید سر در بیاری و کافیه در باز باشه سریع میری بیرون

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)